جدید ترین اخبار دنیای Game ( اپدیت میشود )

Steam Machine: اولین تصاویر و اطلاعات از نمونه اولیه iBuyPower

یکی از اولین سازندگان، از جمله سازندگانی که اجازه تولید Steam Machine به آن‌ها داده شده، شروع به گفتن کارهایی کرده که می‌توانند با مشخصات Valve انجام دهند.

 

 

حال، نگاهی به نمونه اولیه iBuyPower از Steam Machine بیندازید:

 

صرفا جهت شفاف سازی، باید گفت که هیچ Steam Machine تکی که به صورت جدا از Stream Controller باشد، وجود ندارد و Steam Controller نیز تنها توسط خود Valve تولید می‌شود. اما Valve در حال حاضر، برای فراهم نمودن گستره طبقه بندی Steam Machine های تولیدی نسبت به مشخصات شان، با تولید‌کنندگان سخت افزار موجود، همکاری می‌کند.

 

سایت Engadget اخیرا پیش نمایشی از iBuyPower مدل 2014 نوشته است. لازم به ذکر است که این نمونه اولیه، در حال اجرا بر روی یک نسخه ناقص از SteamOS است. تصاویر بیشتر را نیز در سایت مذکور می‌توانید مشاهده کنید.

 

در حال حاضر، دو نسخه از این Steam Machine با نام های رمزی Gordon و Freeman وجود دارند. تفاوت آن‌ها در رنگ نوار وسطی بوده که یا سیاه و یا واضح (روشن) است.

 

این سازنده گفته است که هنوز آماده صحبت درباره مشخصات سخت افزاری نیست، اما اذعان داشته که این سیستم قادر به اجرای تمامی عناوین Steam با وضوح 1080p و 60 فریم بر ثانیه خواهد بود.

 

احتمالا در CES امسال که در ژانویه برگزار می‌شود، چیزهای بیشتری در مورد این Steam Machine و رقبایش خواهیم شنید

درخواستی کاربر



تعداد کاربران همزمان آنلاین شبکه استیم از مرز هفت میلیون نفر گذشت

صبح روز اول دسامبر خبری مبنی بر این که کاربران همزمان آنلاینِ شبکه استیم در تعطیلات آخر سال امسال از عدد خیره کننده هفت میلیون نفر گذشته است، منتشر شد که رکوردی جدید محسوب می شود.
در آخرین آمار تعداد این کاربران در ماه ژانویه 6.6 میلیون نفر اعلام شده بود که این رقم در ماه نوامبر امسال شتابی 300 درصدی به خود گرفت و به تعداد 7190578 نفر رسید. عنوان Dota 2 هنوز یکی از پرطرفدارترین عناوین استیم به شمار می رود که به طور میانگین در روز 542906 کاربر آنلاین دارد. بازی دومی که در لیست پرطرفدارترین ها قرار دارد ساخته دیگر Counter-Strike: Global Offensive ،Valve با میانگین 93905 است. عناوین Elder Scrolls V: Skyrim، Sid Meier’s Civilization V و Football Manager 2013 نیز در جایگاه های بعدی قرار گرفتند.
این رشد ناگهانی PC می تواند به علت فروش ویژه عناوین در تعطیلات آخر سال باشد و مسلما رقیبی برای کنسول های نسل بعد و تازه عرضه شده است که انتظار می رفت بتوانند بسیاری را از PCهای خود دور کنند. به احتمال فراوان این رشد با عرضه Steam Machines در سال آینده همچنن ادامه داشته باشد.

سازنده بازی بتلفیلد 4، DICE اعلام کرد تا مشکلات برروی تمام نسخه‌ های بازی برطرف نشود، کار بر روی بسته‌های الحاقی (DLC) آینده را متوقف خواهد کرد.
در گفتگویی با Polygon سخنگوی DICE گفت: رفع مشکلات بازی "اولویت اول" سازندگان است.
او گفت: "اول میخواهم از تمام بازیباز ها که بازی ما را انجام می‌دهند تشکر کنم." وی ادامه داد: " ما می‌دانیم که هنوز راه زیادی تا رفع مشکلات بازی داریم این قطعا اولویت اول ما خواهد بود."
"تیم ما در DICE بی وقفه در تلاش است تا بازی را آپدیت کنند. به دلیل اینکه China Rising DLC در مراحل پایانی توسعه و ساخت خود قرار داشت که مشکلات بازی شروع شد ما تصمیم گرفتیم که به قول خود عمل کنیم و این بسته الحاقی را این هفته عرضه کنیم ولی ما به طرف پروژه های بعدی یا DLC های جدید نخواهیم رفت تا تمام مشکلات BF4 حل شود."
"ما می‌دانیم بسیاری از بازیکن‌ها از این وضعیت ناراضی هستند، ما آن‌ها را درک می‌کنیم و بی‌وقفه تا رفع تمام مشکلات تلاش خواهیم کرد."
همچنین DICE پیشنهاد داد که بازیکن ها تاپیک آپدیت بازی را در فروم رسمی Battlefield را دنبال کنند.
طبق اعلام قبلی دیروز آپدیتی برای نسخه‌ی PC بازی عرضه شد، ولی آپدیت نسخه‌ PS4 به تاخییر افتاده است.
China Rising دیروز برای اعضای پریمیوم عرضه شد، زمان عرضه‌ی این DLC برای عموم 17 دسامبر است. این DLC نیز با مشکلاتی مواجه شده است دایس اعلام کرده بر روی رفع مشکلات آن کار می‌کند.

مرد معروف به پدر سبک وحشت و خالق بازی Evil Within آقای Shinji Mikami معتقند که ترساندن بازیبازها مشکل تر شده است اما همچنان امیدوارند شما در هنگام بازی وحشت زده شوید.
آقای Mikami طی مصاحبه خود با Edge گفته اند: "در القای ترس به مردم تغییرات زیادی ایجاد نشده ما آنها عادت می کنند و خواهند فهمید که چه چیزی انتظار آنها را می کشد. بر همین اساس ترساندن مشکل تر شده است."

تیم آقای Mikami گاهی در بازی کنترل را از دستان شما خارج خواهند کرد تا احساس قدرت نکنید. این موضوع به مانند مبارزه یک کودک با بوکسور سنگین وزن در رینگ طی 12 دور است! Evil Within در سال 2014 خواهد آمد و آقای Mikami در رابطه با ساخت و عرضه این بازی گفته اند: "مدیریت یک تیم همچنان سخت است. اما اکنون که این عنوان قابل بازی است، همه چیز به راحتی در کنار یکدیگر قرار می گیرد. در مقایسه با دوسال پیش کارها راحت تر شده. ساخت بازی همانند یک قطار شهربازی است. بسیار سرگرم کننده اما گاهی هم سر شما بسیار شلوغ خواهد بود. زمانی که سوار این قطار هستید و بالا می روید وحشتناک است و زمان زیادی طول می کشد اما پایین آمدن بسیار لذت بخش است و در یک چشم بر هم زدن اتفاق می افتد.

شرکت مایکروسافت اخیرا یک لیست از استدیوهایی که درID@Xbox ثبت نام کرده اند و برای Xbox One بازی های مستقل می سازند منتشر کرده است.
گفته شده لیستی که در زیر مشاهده می کنید، فقط یک "نمونه کوچک" است:

• Behaviour
  
• Bongfish
  
• Born Ready
  
• Capybara
  
• Comcept
  
• Crytek
  
• Definition 6
  
• Double Eleven
  
• Double Fine
  
• Drinkbox
  
• Gaijin Games
  
• Half-Brick
  
• Happion Labs
  
• Hidden Path
  
• High Voltage Software
  
• Inis
  
• Iron Galaxy
  
• Jackbox Games
  
• Nicalis
  
• Ninja Bee
  
• Other Ocean
  
• Panic Button
  
• Signal Studios
  
• Slightly Mad Studios
  
• Team 17
  
• Team Colorblind
  
• The Men Who Wear Many Hats
  
• The Odd Gentlemen
  
• Vlambeer
  
• WayForward
  
• Zeboyd Games
  
• Zen Studios
  

مدیر پروژه ID@Xbox آقای Chris Charla اعلام کرده اند که تا کنون به 50 استدیو dev kit ارسال شده است و طی صحبت های خود در Xbox Wire گفته اند: "ما می خواهیم Xbox One پلتفرم بزرگی برای سطوح مختلف سازندگان باشد. از بازخوردی که ID@Xbox داشته است شگفت زده ایم و همانطور که از شما بابت این صبر تشکر می کنیم، برنامه را به پیش می بریم. اسامی که شما مشاهده می کنید با لیست کامل و جامع ما بسیار فاصله دارد. اینها صرفا انتخاب های اولیه ما از طیف وسیع سازندگان است که قرار است اوایل سال بعد بازی های خود را از طریق ID@Xbox به Xbox One بیاورند. ما با همکاری سازندگان، عناوین نوآورانه فراوانی را به Xbox One خواهیم آورد."
آقای Charla بر روی قول های مایکروسافت در Gamescom تاکیید کردند و اعلام شده که این شرکت در تلاش است تمامی Xbox One ها به عنوان dev kit نیز قابل استفاده باشد.

دست خودم نبود. خیلی منطقی از “ماورا: دو روح” (Beyond: Two Souls) چیزهای زیادی می‌خواستم و انتظارهای بسیاری داشتم. اول به خاطر اینکه دیوید کیج, کارگردان مورد علاقه‌ام ساخت‌اش را برعهده داشت. دوم اینکه قبل از این, “باران شدید” (Heavy Rain) را به دست همین کیج بازی کرده و در اتمسفر خفه‌کننده و سیاه‌اش غرق شده بودم .و در لحظات سخت, انتخاب‌های سرد گرفته بودم. سوم اینکه, ماورا یکی از ایده‌های جذاب خودم را دنبال می‌کرد; همراهی یک روح با دختری که ماجراهای عجیب و غریبی را برای پرده برداشتن از رازهای زندگی‌اش پشت سر می‌گذارد. همه‌چیز دست به دست هم داده بود تا ماورا را قبل از اینکه حتی تجربه کنم, دوست داشته باشم. و برای اضافه کردن آن به اتفاقات خاص زندگی‌ام لحظه‌شماری کنم.

اما پس از چند ساعت دنبال کردن زندگی ماورایی جودی هلمز جوان به این نتیجه رسیدم که این یک باران شدید دیگر نیست. این مسئله به خودی خود بد نیست. کیج در ماورا از راه و روش دیگری برای روایت داستانش استفاده کرده. و این تصمیم همانند قبل یکی از منحصربه‌فردترین تجربه‌های گیمی‌تان را به همراه می‌آورد. درامی که در بستری ماورالطبیعه و با هنرنمایی جودی و آیدن شکل می‌گیرد, بدون شک یکی از بهترین داستان‌های این ژانر در حوزه‌ی سرگرمی را رقم می‌زند. بازی مشکلات اندکی دارد اما آنها جلوی شما را از لذت بردن احساسی که بین یک انسان و روح شکل می‌گیرد را نمی‌گیرند. احساسی که دغدقه‌ی هنری کیج است. احساسی که من عاشق آن هستم. و به همین دلیل از همین الان منتظر یک عنوان متفاوت دیگر از کیج و احساس ناب‌اش هستم.

ماورا یعنی قصه, قصه,‌قصه و البته جزییات سرسام‌آور گرافیکی. پس وقتم را تلف نمی‌کنم تا بگویم چقدر کنترل جودی و آیدن را بدست می‌گیرد, آیدن چگونه می‌تواند وارد جلد انسان‌ها شود, اجسام را حرکت دهد و اتفاقات گذشته را به جودی نشان دهد.

جودی هلمز از وقتی که یادش می‌آید, زندگی آرام و بدون نگرانی‌ای نداشته. طعم شیرین دوران کودکی‌اش با حضور یک موجود ماورالطبیعه به نام آیدن به تلخی تغیبر کرده; روحی که از کودکی به جودی متصل بوده و در حالی که او رشد می‌کرده, آن هم قدرتمند‌تر می‌شده. آیدن زندگی جودی را به شدت تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. و این اتفاقات و ماجراهای فراوانی را برای او رقم می‌زند. اتفاقاتی که تماما با درد و رنج یا شاید بعضی اوقات کمی شادی همراه است.

در ماورا ما نگاهی داریم به 15 سال از نقاط مهم و کلیدی زندگی جودی. از شب‌های ترسناک آشنایی با آیدن گرفته تا عضویت در سازمان CIA و بی‌خانمانی در خیابان‌های برف‌گرفته‌ی شهر. کیج از قصد چنین بازه‌ی زمانی بلندی را برای جودی ترتیب داده است تا دردها و خوبی‌های بودن با یک روح را بهتر به مخاطب نشان دهد. و کاری کند تا مخاطب بهتر با جودی و هدیه‌اش ارتباط برقرار کرده و همذات‌پنداری کند.

قصه‌ی زندگی جودی با استفاده از فلش‌بک و فلش‌فورواردهای بسیاری روایت می‌شود. در یک فصل کنترل جودی را در کودکی و در روزهای برفی کریسمس بدست می‌گیرید و در فصل بعدی شاهد نوجوانی هستید که در حال فرار از دست نیروهای ویژه‌ی پلیس است. این نحوه‌ی داستان‌سرایی اگر بهترین نباشد, حداقل یکی از بهترین تصمیمات کیج برای شخصیت‌پردازی جودی بوده است. تکنیکی که در کنار نکات مثبت‌اش, یک نکته‌ی منفی هم دارد. مثبت از این جهت که اگر قرار بود از کودکی تا جوانی جودی را پشت سر هم دنبال کنیم, مطمئنا باید خیلی برای رسیدن به نقاط اوج داستانی و بخش‌های اکشن صبر می‌کردیم. همچنین این روایت پراکنده باعث شده که خیلی سریع به قصه جذب شوید. و برای پرده‌برداشتن از سرگذشت جودی بی‌خیال بازی نشوید. برای مثال وقتی جودی را در حال فرار از دست پلیس می‌بینید, خیلی کنجکاو می‌شوید تا ببینید چه چیزی آن دختر کوچولو را به این سمت و سو کشانده است! و در فصل بعد, بازی شما را به چه نقطه‌ای از زندگی او منتقل می‌کند.

و منفی از این منظر که این تکنیک داستان‌گویی باعث شده نتوانید آنطور که انتظار دارید در داستان نقش داشته باشید. چرا که با رفتن به فصل بعد هر انتخابی که کرده بودید از بین می‌رود. اما در عوض, کیج تمرکز فوق‌العاده‌ای روی شخصیت‌پردازی جودی کرده است. جودی در اختیار شماست تا هر طور که دوست دارید او را در موقعیت‌های مختلف پرورش دهید. شما می‌توانید تصمیم بگیرید جودی در مواجه با یک سوال با عصبانیت یا ملایمت برخورد کند. حقیقت یا دروغ بگوید. یا از جواب دادن طفره برود. انتخاب‌های شما روی نقاط اصلی داستان تاثیری ندارند. اما ممکن است براساس تصمیم‌هایی که برای جودی گرفته‌اید, خود را در موقعیت‌های مختلفی بیابید.

در یک کلام, اختیار جودی در هر فصل در دست بازی‌کننده است و او می‌تواند به جای او انتخاب کند و شخصیت او را شکل دهد. اما پرونده‌ی سفید یا سیاه جودی با ورود به فصل بعد پاک می‌شود. این یکی از ضعف‌های روایت پراکنده‌ی بازی است. بنابراین, اگر انتظار دارید که همانند باران شدید حسابی در پیشبرد داستان نقش داشته باشید, ماورا نا امیدتان می‌کند.

در زمینه‌ی شخصیت‌پردازی هم کیج باری دیگر هنر خود را ثابت می‌کند. امکان ندارد با جودی و احساس نگرانی و ترس‌اش ارتباط برقرار نکنید. امکان ندارد شخصیت جذاب او را با دل و جان نپذیرید و امکان ندارد اتفاقاتی که برای او در تمام طول زندگی‌اش می‌افتد را حس نکنید. کیج مثل باران شدید با طراحی صحنه‌هایی زیبا کاری کرده تا در کمترین زمان و موئثرترین راه حس و حال کاراکترها (مخصوصا جودی) را به مخاطب منتقل کند. نگاه‌های حسرت‌آمیز و ناراحت جودی از پنجره به بچه‌هایی که مشغول بازی هستند. آوارگی دختری خسته, گرسنه و بی‌کس در خیابان‌های سرد شهر و گیتار زدن برای بدست آوردن پول, از جمله صحنه‌هایی است که جودی هلمز و زندگی غریب او را برای شما به زیباترین شکل ممکن ترسیم می‌کند.

شما دنیا را از دید جودی و آیدن می‌بینید. در قالب جودی همه چیز مثل انسان‌های دیگر است. اما آیدن آزادی عمل بیشتری برای گشت زدن دارد. او می‌تواند به هر جایی پرواز کند, از دیوارها عبور کند, به صحبت‌های دیگران گوش دهد, اجسام را با عصبانیت از بین ببرد و البته می‌تواند زخم‌ها بهبود ببخشد. شما در قالب این دو خیلی بهتر از اتفاقاتی که اطراف جودی می‌افتد, با خبر می‌شوید. چرا که آیدن می‌تواند به راحتی به حرف‌های دیگران در رابطه با جودی گوش دهد.

جودی از وجود آیدن خسته و ناراحت است. زیرا او حتی نمی‌تواند همانند خیلی از هم سن و سال‌های خودش دوست داشته باشد, به مهمانی برود و به علایق‌اش بپردازد. آیدن مثل یک شیر سرکش است. او به حرف‌های جودی گوش می‌دهد اما جودی کنترل کامل او را در دست ندارد. آیدن به جز خرابی هیچ وسیله‌‌ی ارتباطی دیگری ندارد. شاید او قصد کمک به جودی یا جلب توجه او را داشته باشد, به هرحال خشونت تنها انتخاب اوست.

از طرفی دیگر جودی تصور می‌کند همراهی با آیدن, تلخ‌ترین زندگی دنیا را برایش رقم زده. ما این موضوع را به چشم می‌بینیم که درست است. اما اتفاقاتی هم پیش می‌آید که عکس این را نشان می‌دهد. این احساس عجیبی که بین یک انسان و روح جریان دارد, بده بستان‌های آنان و چالش‌هایی که با آنها روبه‌رو می‌شود, شخصیت صیقل خورده و عمیق جودی را می‌سازد. و باعث می‌شود که خیلی زیبا دلیل اشک‌های او را لمس کنید.

در ماورا با ایده‌ی فوق‌العاده‌ای طرف هستیم. ایده‌ای که پتانسیل تبدیل شدن به یک درام قوی و جذاب در آن به شدت بالاست. کیج تقریبا تا اواسط بازی به خوبی این ایده را پرورش می‌دهد. ما با درد و رنج‌ها و مزایای همراه بود با یک روح آشنا می‌شویم. جودی برایمان مهم می‌شود. و زندگی از دست رفته‌ی او را می‌بینیم. اما از وقتی که پای “اینتیتی‌”های شیطانی به بازی باز می‌شود, داستان آن حس اصالت و واقع‌گرایی خود را از دست می‌دهد. کیج سعی کرده تا موضوع “دختری با موجودی ماورالطبیعه” را بگیرد و تا آخرش برود, اما از آنجایی که فرصتی برای معرفی بهتر و پرجزییات‌تر اینتیتی‌ها نبوده, اواخر داستان کمی عجله‌ای می‌نماید و آن ریتم ملایم و پیوسته‌ی اولیل بازی را از دست می‌دهد. به طور کلی آن قصه‌ی نجات دنیا کاملا اضافی است و به ضرر هدف اصلی پلات تمام شده است.

به شخصه ترجیح می‌دادم داستان زندگی دختری را دنبال کنم که برای یافتن راز و رمز پشت روح همراهش سفری را آغاز کرده و پس از مشقت‌های فراوان به موجودیت و دلیل آن پی می‌برد. این خط اصلی داستان ماورا است اما آن داستان‌های فرعی اینتیتی‌های شیطانی و نجات دنیا, ممکن است تا حدودی اذیت‌تان کند. قصه‌ی جودی خیلی بهتر در دل مخطب جا باز می‌کرد, اگر کیج زندگی او را همانند قهرمانان باران شدید در وسعتی کوچک‌تر اما با عمقی فراتر به تصویر می‌کشید. بی‌تردید در این صورت به جز جودی با شخصیت‌های خوب بیشتری همراه می‌شدیم و خیلی بهتر با دنیای بازی ارتباط برقرار می‌کردیم.

بهترین ژانر و بستری که می‌توان در آن از فرمول “انتخاب” به موئثرترین شکل ممکن استفاده کرد, درام‌های جنایی و ماجرایی است. جایی که دیالوگ‌ها نقش مهمی را در پیشبرد داستان دارند. اما توجه‌ی فراوان ماورا به خلق صحنه‌های اکشن باعث شده تا از مقدار تعامل بازی‌کننده در پیشبرد داستان کم شود.

به جای تمام این‌ها, یکی دو ساعت پایانی بازی به شدت فوق‌العاده است. مطمئنا به دلیل شخصیت‌پردازی ضعیف کاراکترهای فرعی, از تصمیم‌هایشان شوکه می‌شوید. اما کیج آنقدر زیبا سناریوهای متفاوت و تکان‌دهنده‌ای را برای پایان‌بندی قصه نوشته است که در هنگام اتخاذ انتحاب‌های نهایی جودی, دست‌تان می‌لرزد و مرتبا انتخاب‌ها را با چشمانتان مرور می کنید. پایان داستان جودی و آیدن کاملا خوش نیست اما به شدت پر احساس است و بسته به انتخاب‌هایتان ممکن است حال‌تان را تغییر دهد.

کیج قصه‌ی جودی را به غایت خود می‌رساند. و با این کارش فوران احساسات شما را با اثرش همراه می‌کند. در آن لحظات آنقدر انتخاب‌های بزرگ جلوی‌تان قرار می گیرد که امکان ندارد ناراضی به تیتراژ پایانی خیره شوید.

کیج در داستان‌سرایی ماورا راه جدیدی را پیش گرفته. این هم خوب است هم بد. خوب از این جهت که تمرکز طولانی مدت بر زندگی جودی و دنیایش باعث شده تا او از یادتان نرود. و بد از این جهت که شاید ماورا می‌توانست در سپردن داستان به بازی‌کننده بهتر از این عمل می‌کرد.

اگر از طرفداران ساخته‌های کیج باشید, حتما می‌دانید که تعامل بازی‌کننده در سکانس‌های اکشن از طریق مکانیک کلیدزنی(QTE) شکل می‌گیرد. هرچند که کوانتیک‌دریم در ماورا تکنیک BulletTime‌ را جایگرین کلیدزنی‌های باران شدید کرده است. به این صورت که تمام حرکات و واکنش‌های جودی به آنالوگ سمت راست دسته سپرده شده است. در سکانس‌های اکشن, صحنه برای ثانیه‌هایی به حالت آهسته (Slow Motion) در می‌آید و شما باید با توجه به جهت حرکت بدن جودی آنالوگ را به همان سمت حرکت دهید. برای مثال اگر جودی برای جاخالی دادن, در حال قلتیدن به سمت چپ است, شما باید آنالوگ را به همان سمت تکان دهید. این یکی از تغییرات خوب ماوراست که سبب شده اکشن‌های بازی خیلی چالش‌برانگیزتر و جذاب‌تر از قبل باشند.

در زمینه‌ی طراحی صحنه‌های اکشن کیج قبلا توانایی‌هایش را نشان داده و در ماورا هم می‌توانید در دو جین سکانس سینمایی نفس‌گیر غرق شوید. در کنار صحنه‌های اکشن, در ماورا می‌توانید باری دیگر شاهد استعداد کیج در مهم کردن ساده‌ترین موقعیت‌ها باشید; هیجان پختن شام برای اولین قرار ملاقات یا تنش و ترس ناشی از ارتباط برقرار کردن با دیگران در یک مهمانی جش تولد.‌ این‌ها از جمله صحنه‌هایی است که نقطه‌ی قوت و کلاس کاری دیوید کیج را به نمایش می‌گذارد. اما متاسفانه صحنه‌های اکشن بخش بیشتری از سناریوی ماورا را به خود اختصاص داده‌اند و مطمئنا اگر کیج بیشتر به خلق چنین لحظاتی تمرکز می‌کرد, با عنوانی بسیار بهتری رو‌به‌رو می‌شدیم.

کوانتیک دریم همواره در زمینه‌ی تکنولوژی ساخت از استودیوهای پیشروی صنعت بوده است و این موضوع به شدت در مورد ماورا هم صدق می‌کند. آنها با باران شدید, بهترین گرافیک آن زمان را عرضه کردند و حالا ماورا باری دیگر نام این استودیو را به عنوان تولیدکننده بهترین گرافیک تکنیکی نسل هفتم بر سر زبان‌ها انداخته است.

در توصیف بخش دیداری بازی در یک جمله می‌توان گفت, ماورا واقع‌گرایانه‌ترین و زیباترین عنوان گرافیکی نسل هفتم است. و حتی در خیلی از جهات می‌تواند با عناوین نسل بعد هم رقابت کند. جزییات به کار رفته در طراحی صورت کاراکترها نمونه‌ای ندارند و به واقع شگفت‌انگیز هستند. مدل صورت کاراکترها به واقعی‌ترین شکل ممکن رندر می‌شوند و در هر صحنه سازندگان به طرز دیوانه‌واری به کوچکترین جزییات و حرکات صورت و بدن کاراکترها توجه داشته‌اند. نوپردازی بازی ترسناک است! از نورپردازی داخل چشم مدل‌ها گرفته تا بازتاب پویا و متفاوت نور از روی سطوح مختلف.

انیمیشن حرکت شخصیت‌ها به لطف تکنولوژی Performance Capture آنقدر بی‌نقص, متنوع و زیبا هستند که همواره محو تماشای حرکات آنها شوید. برای مثال می‌توانم به صحنه‌ای اشاره کنم که جودی در حال حمل یک سطل آب است. در این صحنه احساس می‌کردم که با یک بازیگر واقعی طرف هستم. امکان ندارد خطوط روی بازوی جودی و نحوه‌ی راه رفتن او را ببینید و سنگینی سطل آب را حس نکنید. سازندگان برای هر موقعیتی یک سری انیمیشن طراحی کرده‌اند. و تمام این‌ها حس و حال موجود در هر فضا را به خوبی به بازی‌کننده منتقل می‌کند.

این در حالی است که “اِلِن پیج” هم بازی درخشانی را در قالب جودی برجای گذاشته است. جودی سختی‌های بسیاری را پشت سر می‌گذارد. و الن پیج در نمایش و انتقال احساسات متفاوت او فوق‌العاده عمل کرده است. از خوشحالی و ترس گرفته تا عصبانیت و تحمل درد, تمام این‌ها به واسطه‌ی هنرنمایی و صداپیشگی بی‌نقص پیج ممکن است حتی در بعضی صحنه‌ها اشک‌هایتان را هم سرازیر کند!

با اینکه به خاطر مرگ نابهگام “نورمن کوربیل” در حسرت گوش سپردن به موسیقی‌های او برای ماورا ماندیم, اما در عوض “لورن بالف” و “هنس زیمر” بزرگ به شایستگی توانسته‌اند کاری کنند که غیبت آهنگساز باران شدید را حس نکنیم. قطعاتی که توسط این دو  برای بازی نوشته شده است, به زیبایی در تکامل احساس نهفته‌ی داستان و شخصیت‌ها قدم برمی‌دارند. تنها کافی است به قطعه‌ی Beyond گوش دهید تا حس مرموز و حماسی بازی را درک کنید یا با شنیدن قطعه‌ی Jodie’s Suite تمام دردها,‌ روشنایی‌ها و مشقت‌های جودی جلوی چشمانتان صف بکشند.

ماورا بیش از 10 ساعت به طول می‌انجامد که این زمان در مقایسه با خیلی از بازی‌های تک‌نفره‌ی دیگر زمان بسیار خوبی است. با اینکه می‌توان با تکرار فصل نهایی بازی, تقریبا تمام پایان‌های بازی را دید. اما مطمئنا برای تجربه‌ی بخش‌های از دست‌رفته‌ی داستان, چندباری دیگر هم بازی را شروع خواهید کرد.

ماورا: دو روح انحصاری زیبا و با کیفیت دیگری برای کنسول پلی‌استیشن 3 است. و این پشتیبانی بزرگ سونی در روزهای پایانی نسل هفتم از کنسول پیر خود را نشان می‌دهد. بازی جدید دیوید کیج داستان بی‌نظیری دارد, جزییات گرافیکی آن فک‌‌تان را می‌اندازد, صداپیشگی و موسیقی آن عالی است و گیم‌پلی‌اش هم برای دوست‌داران صحنه‌های کلیدزنی و سینمایی کم و کسری ندارد. اما ماورا قبل از عرضه‌اش سوالی را مطرح کرد; اینکه آیا کیج بعد از باران شدید گونه‌ی داستان‌سرایی خود را در این بازی پیشرفت می‌دهد؟ جواب دادن به این سوال سخت است. چرا که ماورا از روایت متفاوتی نسبت به باران شدید بهره می‌برد. اما می‌توان گفت کیج در ارائه‌ی اثر دیگری درباره‌ی “احساس” عالی عمل کرده است. ماورا شاید در حد و اندازه‌ی باران شدید افسار پیشبرد داستان را به دست بازی‌کننده ندهد, اما در شخصیت‌پردازی و روایت سفری دور و دراز و غافلگیرکننده کاری می‌کند که از شدت هیجان کیج را تحسین کنید.

دیوید کیج با ماورا باری دیگر مرز بین هنر بازی و سینما را می‌شکند و ما را به ورای یک زندگی, یک شخصیت و یک دوست خیالی می‌برد که تجربه‌ی آن بر هرکسی واجب است. ماورا تلاش دیگری است از مرد متفاوت صنعت بازی تا چیز خاصی را به شما هدیه دهد که در این آشفته‌بازار بازی‌های تکراری حال‌تان را حسابی جا می‌آورد!

آنالیزور شرکت Wedbush Morganآقای Michael Pachterمعقتند که Xbox One طی دو سال آینده افت قیمت خواهد داشت. مجری

GameTrailers آقای Geoff Keighly طی مصاحبه خود با Michael Pachter نظر ایشان را برای هفت سال آینده جویا شدند.
پاسخ آقای Pachter چنین است: "در چند ماه آینده دو کنسول PS4 و Xbox One تمام خواهد شد. اگر یکی از آنها قرار است که در قفسه فروشگاه ها خاک بخورد، Xbox One آن هم به دلیل قیمت بیشتر است. فکر می کنم فروش سونی 25% بیشتر از مایکروسافت خواهد بود که این مقدار چیزی بین 9 تا 11 میلیون می باشد. این وضعیت ادامه خواهد داشت مگر اینکه مایکروسافت قیمت را کاهش دهد یا اینکه ارزش صد دلاری کینکت را توضیح دهد. فکر می کنم مایکروسافت طی یک الی دو ساله آینده قیمت Xbox One را پایین بیاورد. سپس قیمت ها مساوی شده و فروش ها برابری خواهد کرد. سونی در فروش پیشی خواهد گرفت و مایکروسافت به دنبال آن حرکت خواهد کرد. به نظر من ارزش کنسول ها در نرم افزار و مواردی نظیر Xbox Live و PlayStation Network خواهد بود. این دو هم اکنون روزهای اولیه خدمات خود را پشت سر می گذارند. به نظرم روز به روز اوضاع بهتر می شود و مردم آنها را دوست خواهند داشت. اما این را بگویم که فروش آنها بسیار بزرگتر از چرخه گذشته خواهد بود زیرا فروش Wii U بیست درصد بیشتر از تعداد کل Wii های به فروش رفته خواهد شد. با این حساب بازار بزرگی را آنها در پیش دارند.

رئیس استدیو های SCE آقای Shuhei Yoshida کاملا به جدیدترین کنسول شرکت سونی یعنی PS4 می بالند و حتی به تازگی 5 دلیل برای خرید PS4 را بجای Xbox One ارائه کرده. ایشان طی مصاحبه خود با Financial Post گفته اند: "دلایل زیادی وجود دارند اما پنج تا از مهم ترین آنها را برای شما می گویم. دلیل اول این است که ما معتقدیم PS4 قدرتمند ترین کنسول برای بازی های رایانه ای است. این سیستم و بازی هایش می تواند رشد کند اما در همان روز اول بازی های زیادی موجود است که از قدرت PS4 بهره می برند و به صورت native دارای رزولوشن 1080p هستند که برتر از دیگر سیستم ها است.
دلیل دوم تنوع بازی ها در روز اول و آینده است. آسان تر کردن ساخت بازی ها در درجه اول اولویت ما بوده است. ما با وجود سازندگان مستقل عناوین زیبا، منحصر به فرد و بسیار جذابی را خواهیم داشت. بسیاری از این بازی ها برای PS4 عرضه خواهد شد. این کار را ما چند سالی است که شروع کرده ایم و فقط منتهی به سال جاری و این اواخر نیست. بازی های مستقل بسیاری خوبی برای PS3 و PSVita وجود دارد که مردم از آنها لذت می برند. ما اطمینان خاطر حاصل خواهیم کرد که چنین چیزی در PS4 نیز رخ دهد. بازی های بیشتری برای PS4 عرضه خواهد شد اما نه تنها از استدیوهای بزرگ، بلکه حتی کوچکترین آنها. مخصوصا آنهایی که ایده های منحصر به فردی دارند. گزینه سوم قابلیت های اجتماعی، دکمه share و راحتی استفاده از آنها است. با اسمارت فون خود یک بازی را می توانید خریداری کنید و زمانی که خانه نیستید دانلود به صورت خودکار انجام می می شود تا زمانی که به خانه آمدید آماده اجرا باشد. تمامی این قابلیت های جالب و راحتی استفاده از آنها در سیستم گنجانده شده است.
 دلیل چهارم هم این است که ما یک شبکه بسیار بزرگ از استدیوهای جهانی خود داریم.ما PS4 را با 5 عنوان از استدیوهای داخلی خود عرضه می کنیم مانند Knack, Killzone Shadowfall. اما بازی های زیاد دیگری در دست ساخت است و استدیوهای بزرگی بر روی آنها کار می کنند. بسیاری از آنها حتی IP های جدید هستند که منتظریم در زمانی مناسب معرفی کنیم. بازی های بزرگی از استدیوهای داخلی ما در راه است. دلیل آخر نیز 100 دلار ازانتر بودن این کنسول نسبت به رقیب است. اگر پولتان را دوست دارید، PS4 بهترین گزینه است.

تاریخ عرضه ی Assassin’s Creed 4: Black Flag Freedom Cry مشخص شد

با عرضه ی نسخه ی جدید سری Assassin's Creed و موفقیت های مختلف آن اکنون باید منتظر DLC های مختلف این بازی باشیم که چندی پیش یکی از این DLC ها به نام Freedom Cry معرفی شد و امروز تاریخ عرضه ی آن مشخص شد. این DLC در تاریخ 17 دسامبر 2013 عرضه خواهد شد. این DLC داستان یکی از یاران Edward را بازگو می کند که به جمع Assassin ها می پیوندد

وضوح بالای حماسه!




اگر یكی از علاقه مندان سری Assassin's Creed باشید، احتمالاً این روزها با تجربه AC IV* احساس رضایت و خشنودی به شما دست داده است. به همراه عنوان تحسین شده سال گذشته، یعنی AC III یك نسخه فرعی نیز از آن شماره برای كنسول PSVita بنام AC III: Liberation منتشر شد كه همچون سایر قسمت های جانبی این سری، در حد و اندازه های یك عنوان متوسط ظاهر شد، اما یك تجربه Hardcore گرافیكی را روی كنسول های دستی به ارمغان آورد و از این نظر، مورد استقبال بسیاری قرار گرفت. از طرفی، میل مفرط Ubisoft برای عرضه نسخه های متعدد AC به صورت سالیانه، تقریباً بر همگان آشكار شده و غیر قابل انكار است!

به نظر می رسد که 2014 هم به همین ترتیب ادامه پیدا كند و در شرایطی كه هنوز مدت چندانی از انتشار نسخه جدید بازی نمی گذرد، سازندگان از علاقه خود به فرهنگ مصر باستان و ساخت عنوانی با این مضمون سخن گفته اند و اصلاً بعید نیست که برای مدتی طولانی، گروه مجزایی از استودیوهای Ubisoft در حال تولید نسخه جداگانه ای به غیر از AC IV* بوده باشند. از این رو، سال 2014 یكی از پررونق ترین دوران برای علاقه مندان به مجموعه AC* خواهد بود، زیرا با در نظر داشتن احتمال معرفی نسخه اصلی دیگری، Liberation HD و AC Collection هم در راه هستند. حتی قرار است AC: Pirates نیز برای پلتفرم های همراه عرضه شود.


داستان Liberation كه در سال گذشته منتشر شد، به این شرح است كه دختری دورگه بنام آویلین (Aveline) به خدمت فرقه Assassinها درمی آید. او از طریق واسطه مرموزی به نام آگاته (Agate) تا انجمن Brotherhood هم پیش می رود و ماجراجویی هایش در خلال این فرقه، یعنی مبارزه با شوالیه های معبد شروع می شود. در بسیاری از نقدهای بازی، بر هدر رفتن شخصیت جدید و دیگر شخصیت اصلی موجود در این نسخه، اتفاق نظر بوجود آمده بود و باید گفت که ماجرای بازی به همین جا ختم می شود و خبری از آن حس و حال رمز آلود گذشته در Liberation نیست.

گیم پلی نیز همانند نسخه های اصلی، عناصر گردش آزاد در فضای Open-World بازی را با خود به همراه دارد، اما برخی از مكانیزم های گذشته از این نسخه حذف شده اند. شخصیت اصلی از ابزار لازم برای یك Assassin همچون Hidden Bladeها و سلاح های جانبی دیگری نظیر شمشیر، تبر و تپانچه استفاده می كند، اما در مأموریت های بازی محدودیت هایی اعمال شده كه احتمالاً چندان مورد استقبال بازیكنان قرار نگیرد. سیستم مبارزه ای زنجیره ای و آشنای سری، بسیار سینمایی تر از گذشته به نظر می رسد، اما طبق تجارب نسخه Vita، می توان گفت که اكثراً انگیزه ای برای درگیری های مستقیم نداشته و سعی بر این بوده تا به صورت روش های مخفی-كارانه یا حتی گذشتن از سد دشمنان، بازی دنبال شود.

همچنین، یك سری مكانیزم های جدید به گیم پلی اضافه شده كه از مهم ترین آن ها، سیستم تغییر قیافه است. آویلین می تواند در لباس و ظاهر متفاوتی مانند برده ها، دخترهای سلطنتی و Assassinهای ظاهر شود كه اتفاقاً مأموریت های ویژه ای برای هر كدام از این لباس ها در نظر گرفته شده اند. سیستم خرید و فروش، همچنان طراحی شده، اما با توجه به اینکه آولین، تاجر موفقی هم محسوب می شود، پایین آمدن ارزش پول، شاید باعث شود آنچنان كه باید و شاید مورد استفاده قرار نگیرد. از همین رو، برخی مأموریت های جانبی گذشته، همچون فرستادن مأمور به نقاط مختلف نقشه تغییر كرده كه طبق قانون تجارت، می تواند پرسود یا مضر باشد.

قسمت های پلتفرمر بازی نیز خوب به نظر می رسند و آویلین هم مثل دیگر قهرمانان سری می تواند از درختان، اجسام و لبه های تعامل پذیر بالا برود و در عین حال، مخفی-كاری كند. اشاره ای به مأموریت جانبی در بازی شد كه همچنان به عنوان یكی از ارزشمندترین عناصر در Liberation حضور دارند. به عنوان مثال، جستجوی گنج، یكی از مهیج ترین قسمت ها در انجام این مأموریت ها است، اما گفته شده که خبری از شكار نیست. البته حیوانات در محیط بازی همچنان حضور خواهند داشت! بنا بر گزارشات موجود، نسخه دستی این بازی، چیزی حدود 8 تا 10 ساعت به طول می انجامد، اما یك بخش چندنفره آنلاین هم در نظر گرفته شده كه البته Optionهای زیادی را در اختیار بازیكنان قرار نمی دهد.

اعزام نیرو به نقاط مختلف برای تبلیغ و جمع آوری افراد جدید، یكی از مهم ترین مدهای موجود در بخش چندنفره معرفی شده كه به نظر تعریفی نیست. Liberation* از نظر بصری یكی از برترین بازی های ارائه شده برای كنسول های دستی محسوب می شود كه به خوبی از پس پردازش دنیای گسترده خود برآمده است. این بازی با استفاه از موتور AnvilNext *كه نسخه های كنسولی با آن ساخته می شوند، طراحی شده است. البته وجود مشكلات عمده و باگ های فراوان از نقاط ضعفی بود كه در نقدهای بازی به آن اشاره شده بود، اما Ubisoft وعده داده که علاوه بر تغییرات ویژه ا روی بخش های تكنیكی و هنری، درصد مشكلات نسخه Vita كاهش می یابد.

بافت ها، نورپردازی و در عین حال سایه زنی در نسخه های كنسولی ارتقا پیدا می كنند، اما با در نظر گرفتن تریلری كه از بازی پخش شده، Liberation به همان اندازه كه برای یك كنسول دستی عنوان خوش ساختی به حساب می آید، روی كنسول های خانگی تعریف چندانی ندارد. با توجه به كیفیت محسوس چند عنوان بازسازی شده همچون Resident Evil: Revelations انتظارات به مراتب بالاتری از نسخه HD این بازی می رود. بطور كلی، عرضه Liberation برای PC و كنسول های خانگی این نسل، یك اتفاق خیلی خوب می تواند باشد كه امید می رود مشكلات و نواقص نسخه اصلی را بهبود بخشیده و بهتر عمل كند.

عنوان Blacklight: Retribution امروز منتشر می شود


عنوان Free to Play و شوتر Blacklight: Retribution از سوی Zombie Studios،در آمریکای شمالی در تاریخ 15 نوامبر برای PS4 منتشر شد اما به دلیل برخی مشکلات تاریخ انتشار آن در اروپا به تاخیر افتاد.به هر حال Zombie Studios اعلام کرد که امروز ما شاهد انتشار این عنوان در برخی نقاط دیگر جهان خواهیم بود و بهتر است بیشتر منتظر مانده و بر روی شبکه ی PSN منتظر آپدیت جدیدی باشیم.

عنوان Blacklight: Retribution در اصل امسال در آوریل برای Steam منتشر شد و در کل با نقدهای خوبی روبه رو شد.به عنوان یک شوتر چندنفره شما می توانید در انواع مُد ها مانند Deathmatch،Team Deathmatch،Capture the Flag،Domination،King of the Hill و Kill Confirmed شرکت داشته باشید.برخلاف عنوان Killzone: ShadowFall که به PlayStation Plus نیاز دارید،در این عنوان هیچ یک از این چیزها نیاز نیست...

Platinum Prize: Grand Theft Auto V (Take-Two Interactive)
Gold Prize
Call of Duty: Black Ops 2 (Square Enix)
Dragon’s Crown (Atlus)
JoJo’s Bizarre Adventure: All Star Battle (Namco Bandai)
Metal Gear Rising: Revengeance (Konami)
One Piece: Pirate Warriors 2 (Namco Bandai)
Pro Evolution Soccer 2013 (Konami)
Tales of Xillia 2 (Namco Bandai)
Yakuza 5 (Sega)
User Choice Prize
Beyond: Two Souls (SCEJ)
Dragon’s Crown (Atlus)
Grand Theft Auto V (Take-Two Interactive)
Killzone: Mercenary (SCEJ)
The Last of Us (SCEJ)
The Legend of Heroes: Sen no Kiseki (Falcom)
Persona 4 Golden (Atlus)
Soul Sacrifice (SCEJ)
Tomb Raider (Square Enix)
Toukiden (Tecmo Koei)
Special Prize (representing originality and influence)
Cytus Lambda (Rayark)
Final Fantasy XIV: A Realm Reborn (Square Enix)
Phantasy Star Online 2 (Sega)

تصویر کاور شماره جدید gameinformer منتشر شد

سایت خبری تحلیلی gameinformer  یکی از بزرگ ترین سایت های فعال در ضمینه گیم است که یک مجله اختصاصی نیز دارد و به تازگی تصویر شماره جدید مجله خود را منتشر کرده استکه تصویر بازی Destiny که توسط اکتیویژن منتشر خواهد شد

در لیست مطالبی که در این شماره قرار دارد می توان به یک پرونده درمورد بررسی تمامی جنبه های 2 کنسول نسل هشتمی و همین طور پاسخ به این سوال که آیا این دو کنسول ارزش خریدن دارند یا نه

و در پرونده ویژه ای که در مورد Destiny  مصاحبه ای با چند تن از اعضای استدیو بازی سازی Bungie داشته و با جیسون جونز و  مارتین ادانل نیز مصاحبه ای داشته است که هایپ سرنوشت بیش از 14 صفحه می باشد و تمامی ارکان بازی از تیراندازی تا … را به بررسی پرداخته است

و این قول را داده که باید منتظر یکی از بازی های مهم نسل بعد باشیم

لیست نمرات 6 Gran Turismo منتشر شد(پست به روز شد)

سایت ها و مجلات مختلف شروع به نقد و بررسی عنوان 6 Gran Turismo انحصاری PS3 کرده اند.

لیست نمرات را در پایین مشاهده می کنید:
9/10 – Eurogamer
9/10 – PlayStation LifeStyle
9/10 – Machinima
9/10 – GamingTrend
9/10 – Polygon
9/10 – GamesRadar
9/10 – USgamer
8.5/10 – 3DJuegos
8/10 – Digital Spy
8/10 – The Escapist
8/10 – Hardcore Gamer Magazine
8/10 – IGN
8/10 – Eurogamer Italy
7.5/10 – EGM
7/10 – Metro GameCentral
7/10 – NowGamer
6.5/10 – GamesBeat
6/10 – Gamereactor Denmark
6/10 – VideoGamer
5/10 – Gamereactor Sweden
تاکنون 20 نقد از این عنوان منتشر شده است که 14 مورد از آن ها مثبت و 6 مورد متوسط بوده است. متای این عنوان هم اکنون 79 می باشد.
در صورت انتشار نمرات بیشتر پست به روز خواهد شد.

آنالیزور وب‌سایت Wedbush یعنی “مایکل پچر” معروف در مصاحبه‌ی تازه‌ای که با سایت Games Industry International داشته در مورد قیمت‌گذاری ایکس‌باکس وان و پلی‌استیشن 4 صحبت کرده است. طبق گفته‌های ایشان, پلی‌استیشن 4 تنها به دلیل قیمت کمترش نسبت به ایکس‌باکس موفق ظاهر شده و اگر مایکروسافت برچسب 399 دلار را روی کنسول خود بزند, فروش آنها با کنسول سونی برابر خواهد شد.

او می‌گوید:” تنها دلیلی که سونی در حال پشت سر گذاشتن مایکروسافت است به قیمت مربوط می‌شود. مایکروسافت اگر قیمت ایکس‌باکس وان را کاهش ندهد, این نسل را خواهد باخت. اگر مایکروسافت قیمت کنسول‌اش را به 399 دلار کاهش دهد, فکر می‌کنم که فروش آن با پلی‌استیشن 4 برابر شود.”

همچنین پچر باور دارد که صحبت از اینکه پلی‌استیشن 4 و ایکس‌باکس وان فروش کنسول‌های نسل قبل خود را پشت سر می‌گذارند, حقیقت ندارد. “کنسول‌های نسل بعد به احتمال زیاد آخرین خواهند بود. و انتظار داریم که چیز جدیدی جای کنسول‌ها را بگیرد. فکر می‌کنم PC بازخواهد گشت و تبدیل به مرکزی برای تمام چیزها خواهد شد”.

عنوان Dying Light با رزولیشن 1080p بر روی PS4 اجرا خواهد شد


ورژن «پلی استیشن 4» عنوان زامبی Dying Light که توسط سازنده Dead Island یعنی Techlands در دست ساخت می باشد با زولیشن 1080p اجرا خواهد شد.

در مراسم VGX که چند ساعت پیش برگذار شد دمویی از گیمپلی Dying Light بر روی PS4 به نمایش در اَمد که کیفیت خارق العاده ای را به نمایش می گذاشت. هنوز رزولیشن نسخه Xbox One بازی نامشخص است.

Dying Light توسط «وارنر براس» در زمانی نامشخص در سال 2014 برای PS4،Xbox One،Xbox 360،PS3 و PC عرضه خواهد شد.

بازی شامل چرخش شب و روز به صورت کامل نیز می شود، در طول روز بازیکن باید سلاح، مهمات و تدارکات جمع اَوری کند اما وقتی شب شود شکارچیان خود به شکار تبدیل می شود.

دو تصویر هنری از Alien Isolation


اخیرا دو تصویر هنری از عنوان Alien:Isolation که در حال ساخت توسط استودیو The Creative Assembly می باشد، توسط NeoGaf منتشر شده است. لازم به ذکر است که تیمی که بر روی این عنوان کار می کنند جدا از تیم سازنده Total War می باشد.





هنوز هیچ اطلاعاتی از تاریخ انتشار و پلتفرم های مقصد در دسترس نیست.

به‌نظر می‌رسد استودیوی آمریکایی “Double Helix Games”، مشغول کار برروی یک بازی “علمی تخیلی” جدید است. همچنین قرار است “جیمز پیک” که طراحِ هنری بازی “آخرین ما” بود، طراحی هنری این بازی را بر عهده بگیرد. “جیمز” پیش از این، بازی‌های “آخرین ما”، “آنچارتد ۲”، “پرِی ۲”، “توم ریدر” و.. را طراحی کرده بود. تصاویر زیر هم در صفحه‌ی عکس‌های وی ارسال شده بود.

“جیمز پیک” این تصاویر را با عنوانِ «آی‌پیِ اعلام نشده‌ی استودیوی Double Helix Games» رونمایی کرده است. جالب است بدانید که این استودیو به تازگی بازی “غریزه‌ی قاتل” را برای Xbox One منتشر کرده و هم‌اکنون پروژه‌ی بازسازیِ بازی “Strider” را بر عهده دارد. این را هم بدانید که اولین بازیِ ساخته شده توسط این استودیو، بازی “سایلنت هیل: بازگشت به خانه” بوده است.